آيتالله سبحاني از مراجع تقليد در خصوص برخي از شبهات مطرح شده از سوي وهابيون مبني بر شرك دانستن سجده شيعيان برمهر گفت: از افتخارات پيامبر(صلی الله علیه وآله) يكى اين است كه فرمود: «جعلت لى الأرض مسجداً وطهوراً» ([۵۷])؛ «زمين براى من، سجده گاه و پاك كننده شده است». اين حديث مى رساند كه مسلمانان بايد بر روى زمين يعنى سنگ و خاك سجده كنند و در تيمم نيز بايد بر روى خاك تيمم كنند، بنابراين، سجده بر غير زمين، فاقد شرط صحت نماز است، و لذا از زمان پيامبر تا چند قرن، مسلمانان بر خاك مسجد وسنگريزه هاى مساجد سجده مى كردند.
در ادامه متن كامل را ميخوانيد:
وهابيان، در اين مورد مغالطه مى كنند، زيرا بايد پرسيد:
۱. آيا شيعيان روى قبور نماز مى خوانند؟ يا در كنار قبر؟
۲. آيا شيعيان به سوى قبر نماز مى خوانند يا به سوى قبله؟
۳. بر فرض اين كه هر دو تهمت درست باشد، چه ارتباطى با شرك دارد؟
شرك از مقوله عقايد و باورهاست. حداكثر، اين عمل، بايد حرام باشد، نه شرك، زيرا فرد انجام دهنده اين كار نه براى خدا شريكى قائل شده و نه افعال اختصاصى خدا را به غير او نسبت داده است.
يادآور مى شويم كه هرگز كسى بر روى قبر نماز نمى خواند و اصولاً امكان اين كار در مشاهد مشرفه وجود ندارد، و هيچ كس به سوى قبر هم نماز نمى خواند، بلكه زائران خانه خدا و ديگران در مشاهد مشرّفه در نقاطى نماز مى گزارند كه پيكرهاى پاك اولياى الهى در نقطه اى نه چندان دور از محلّ نماز آنها به خاك سپرده شده است و چون آن سرزمين به وجود آنها تبرّك يافته است، از اين نظر، در آن منطقه نماز مى گزارند و معتقدند مدفن آنها از فضيلت خاصى برخوردار است، و اين مطلب دور از تعاليم اسلام نيست زيرا:
۱. قرآن دستور مى دهد كه در جايگاه ايستادن ابراهيم (عليه السلام) نماز بگزاريم و مى فرمايد:
(واتخذوا من مقام إبراهيم مصلّى). ([۵۶])
«از جاى توقف ابراهيم براى خود نمازگاهى برگزينيد».
۲. همه مسلمانان در مسجدالنبى نماز مى گزارند و كسى، كار آنها را شرك نناميده است. و اين از آن روست كه مسجدالنبى علاوه بر شرافت ذاتى خود، به خاطر دفن پيامبر در آن، متبرك شده است.
۳. خداوند جاى پاى مادر اسماعيل را محل عبادت قرار داده و دستور داده است كه در «مسعى»، هفت بار «سعى» انجام شود و علت گزينش اين كار، جز اين نيست كه اين نقطه جاى پاى زن پاك و با ايمانى است كه براى رضاى خدا در اين سرزمين بى آب و علف، سكنى گزيد و براى پيدا كردن آب آنجا را هفت بار دور زد.
۴. حجر اسماعيل، مدفن گروهى از پيامبران است و از احترام خاصّى برخوردار است و همگان در آنجا نماز مى خوانيم. اگر واقعاً همه اينها شرك است، پس در همه دنيا موحّدى وجود ندارد!
***
سجده بر تربت
مطلب دومى كه مأمور ارشادى يادآور شده اين بود: دليل بر اين كه شما بر قبور نماز مى خوانيد، تربت حسينى است كه شما بر آن سجده مى كنيد ولى بيچاره از فقه خود و احاديث پيامبر آگاهى ندارد.
از افتخارات پيامبر يكى اين است كه فرمود: «جعلت لى الأرض مسجداً وطهوراً» ([۵۷])؛ «زمين براى من، سجده گاه و پاك كننده شده است».
اين حديث مى رساند كه مسلمانان بايد بر روى زمين يعنى سنگ و خاك سجده كنند و در تيمم نيز بايد بر روى خاك تيمم كنند، بنابراين، سجده بر غير زمين، فاقد شرط صحت نماز است، و لذا از زمان پيامبر تا چند قرن، مسلمانان بر خاك مسجد وسنگريزه هاى مساجد سجده مى كردند.
صحابه پيامبر براى جلوگيرى از داغ شدن سنگ ريزهها به وسيله آفتاب سوزان عربستان، آنها را در مشت خود نگاه مى داشتند و به هنگام سجده بر زمين مى گذاشتند و بر روى آنها سجده مى كردند حتى اگر مسلمانى بر گوشه عمامه خود سجده مى كرد پيامبر آن را از زير پيشانى او مى كشيد و مى فرمود: «ترّب وجهك» ([۵۸])؛ «صورتت را بر خاك بگذار» و دهها روايت در اين زمينه هست كه جاى بازگويى آنها نيست.
امروز متأسفانه سنّت، بدعت شده و بدعت (سجده بر فرش) جاى سنت را گرفته است!
از اين رو، شيعيان، پاى بند هستند بر خاك سجده كنند ولى چون همه جا خاك فراهم نيست، مقدارى خاك را به صورت مهر (خشك و قالب گيرى شده) درمى آورند تا همه جا همراه آنها باشد و به سنت پيامبر خدا عمل كنند.
و هرگز ملتزم نيستند كه اين تربت، تربت حسينى باشد، بلكه هر خاك پاك براى آنها سجده گاه است، امّا اگر تربت حسينى را ترجيح مى دهند به خاطر رواياتى است كه از پيشوايان اسلام وارد شده كه سجده بر اين خاك، مايه پذيرفته شدن نماز انسان است، زيرا آن خاك با خون شهيدان عجين شده و بر خاكى سجده مى كنند كه بيش از هفتاد تن از شهداى عالى مقام در آن جا به خاك سپرده شدند و شهادت با عزّت و ايمان را بر زندگى ننگين با كافران و ظالمان ترجيح داده اند.
سجده بر تربت حسينى، يادآور خاطره شيرمردانى است كه براى پايدارى اسلام و جلوگيرى از نابودى دين، جان هاى عزيز خود را فدا كردند، و عشق به آنها، عشق به خدا و رسول خداست.
مسروق از اعاظم تابعان جز بر زمين بر چيز ديگرى سجده نمى كرد، حتى در كشتى همراه خود خاكى مى برد و بر آن سجده مى كرد. ([۵۹])
عمر بن عبدالعزيز روى حصير مى ايستاد و خاكى بر روى آن مى ريخت و بر آن سجده مى كرد. ([۶۰]) اينان هيچگاه متهم به شرك نشدند. حال، اگر در جستجوى سيره سلف صالح هستيم، اين، سيره سلف صالح است.
بالأخره سجده بر زمين مظهر خضوع بيشتر است زيرا انسان پيشانى خود را بر روى خاك مى نهد و مى گويد: سبحان ربّى الأعلى، اين نوع خضوع شايسته مقام ربوبى است يا سجده بر لباس هاى فاخر و فرش هاى گران قيمت.
قاتل الله الجهل والجهالة.
[۵۶]. بقره/ ۱۲۵.
[۵۷]. صحيح بخارى، كتاب التيمم، حديث ۳۳۵.
[۵۸]. كنز العمال: ۷/۴۶۵، حديث ۱۹۸۱۰.
[۵۹]. الطبقات الكبرى، ج۶، ص ۹۵۳؛ المصنف عبد الرزاق، ج۲، ص ۵۸۳.
[۶۰]. فتح البارى، ج۱، ص ۴۱۰.
منبع: پايگاه اطلاع رساني حج
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: دینی ، ،
برچسبها: